معرفی کتاب: زایو
اولین بار اسمش را در یکی از پستهای اینستاگرامی جناب سرشار دیدم و با تعریفهای ایشان زایو رفت در لیست بلندبالای کتابهایی که بالاخره یک روز باید میخواندمشان؛ مثل دهها عنوان دیگر که سالهاست در این لیست چشمانتظار هستند که شاید خوانده شوند!
سال تحصیلی که تمام شد نزدیک به دوماه رنگ تهران را
ندیدم تا همین چند هفته پیش که دوباره پایم به تهران باز شد و البته که تهران بدون
پدیده انقلابگردی معنای خاصی ندارد! چند ساعت از آمدنم نگذشته بود که طاقتم طاق
شد و رفتم به میهمانی کتابها! حالا باغ کتاب هم در جای خودش محترم اما قبول کنید
امثال این باغ کتابهای شیک و پیک و اتوکشیده عمراً نمیتوانند جای پیادهروهای
خیابان انقلاب را در دل عشقکتابها بگیرند!
در حین همین انقلابگردی تابستانه بود که زایو را دیدم و این بار به جای اینکه به لیست انتظار کتابها حوالهاش بدهم به سبد خرید کتاب آن روز روانهاش کردم اما دوباره زایو در لابهلای کارهای روزانه گم شد تا اینکه دیشب بالاخره شروع به خواندنش کردم و با دکتر پارسا در مسیر نجات دنیا همراه شدم و چالشهای متفاوت گروه نجات دنیا آنقدر جذابیت داشت که مجبورم کند هرطور شده تا امشب زایو را تمام کنم!
از زایو میشود زیاد حرف زد؛ از نویسنده خوشآتیهاش، از نقاط قوتاش در ایجاد تعلیق و ریتم مناسب و البته از نقاط ضعفش مثل ضعف در شخصیتپردازی. اما از هیچکدام از اینها نمیخواهم صحبت کنم. شاید بزرگترین کاری که در زایو صورت گرفته زنده کردن آرمانگرایی در دنیای هنر و بهطور خاص در دنیای رمان است. اینکه یک نویسنده جوان برخلاف جو ناامیدی و بنبستی که ذهن غالب هنرمندان را فراگرفته، حرف از امید و آرمان و آینده میزند یعنی برخلاف آن هنرمندان مدعی رسانه را به خوبی درک کرده. رسانه آینه نیست که هرچه در جامعه اتفاق افتاد انعکاس دهد گاهی باید با رسانه دنیای جدیدی ساخت و آرمانها و آیندهی ایدهآل را توصیف کرد و در اوج ناامیدیها برای جامعه قهرمان ساخت همان کاری که مصطفی رضایی کلورزی به شکل قابل قبولی در زایو انجام داده؛ امید که هنرمندان غُرغُرویی که دائم نق میزنند و دم به دم از بدبختی و بیچارگی حرف میزنند، با دنیای آرمانها و قهرمانها آشتی کنند! بله، باید آن دنیای آرمانی را که در ذهن داریم پیش از عینیت در ذهنیت تک تک افراد جامعه بسازیم چرا که این ذهنیت است که عینیت را در جامعه شکل میدهد؛ اگر در ذهن جامعه قهرمان بسازیم دنیای آینده دنیای قهرمانها خواهد بود و اگر بر بدبخت نشان دادن خودمان در رسانه اصرار کنیم در آینده هم محکومیم به بیچارگی!
- ۹۷/۰۷/۰۲